دکتر عذرا هاشمینژاد، فرزند شهید| استاد شهید آیتالله سیدعبدالکریم هاشمینژاد، از شاگردان امام خمینی(ره) که در بیستوهفتسالگی به مقام اجتهاد رسید و چون استادش در کنار، سیره و منش، تهذیب نفس و عرفان، مبارزه با ستم و ظلم را خوب میدانست، سخنران و خطیبی زبردست و برخوردار از صدایی کوبنده و آتشین بود. در کنار فعالیت علمی و تدریس دروس حوزوی در حوزه علمیه مشهد، فعالیتهای تبلیغی و سیاسی مؤثری داشت.
او درسال 1337 با کتاب مناظره دکتر و پیر فعالیت فرهنگیسیاسی خود را آغاز میکند. کتاب به صورت داستان نوشته شده است، کاری که بیشک تا آن زمان میان روحانیون بیسابقه بود. مجموعهای از دفاعیات و پرسشهایی که ممکن است یک مسلمان در ابعاد مختلف از دین اسلام داشته باشد.
او این پرسشها را در این کتاب مطرح میکند و خودش جواب میدهد و دهها بار تا زمان حال تجدید چاپ شده است. حتی در همان زمانی که چاپ میشود، سال 37، خیلی سریع به چاپ هشتم میرسد تا آنجایی که خود ساواک جلو انتشار آن را میگیرد و یکی از کتابهای ممنوع زمان پهلوی میشود.
از سال 42 تا پیروزی انقلاب اسلامی پنج بار به زندان افتاد و حدود هزار سند در پروندهاش در ساواک از فعالیتهایش علیه رژیم باقی ماند
کتاب مناظره دکتر و پیر پنج سال قبل از سال 42، قیام حضرت امام، در کشورمنتشر شد. از طرف دیگر با برپایی جلسات تبلیغی و وعظ به آگاهی و بیداری مردم در شهرهای مختلف همت گماشت و مانند سایر شاگردان امام، زمینه قیام را برای امام(ره) فراهم آورد.
از سال 42 تا پیروزی انقلاب اسلامی پنج بار به زندان افتاد و حدود هزار سند در پروندهاش در ساواک از فعالیتهایش علیه رژیم باقی ماند.از مهمترین وقایع مبارزاتی شهید هاشمینژاد میتوان به سخنرانیهای افشاگرانه او در مسجد فیل با مستمعین حدود 6 تا 8 هزار نفری در تاریخ 21/7/42 اشاره کرد که به انتقاد شدید از دولت وقت پرداخت و به خیمهشببازی انجمنهای ایالتی و ولایتی، سخت اعتراض کرد.
وی همچنین از خیانتهای رضاخان و محمدرضاشاه در مخالفت با اسلام و اعتراض به ممنوعیت مقالههای مکتب تشیع، تاراج اموال ایران و فرستادن آن به آمریکا و رژیم اشغالگر قدس سخن گفت و با صراحت و شجاعتی تحسینبرانگیز، به افشای ماهیت دولت دستنشانده اسدالله علم پرداخت که منجر به دستگیری شد و آنگونه که از محتوای اسناد برمیآید، دادستان برای وی تقاضای اعدام کرده بود اما با دفاعیات محکم و قانونی وی از خودش، به دو ماه زندان تبدیل شد.
وی ادامه فعالیتهای خود را با مجالس سخنرانی و جلسات مبتکرانه در محلی به نام «کانون بحث و انتقاد دینی» ادامه داد. هدف از تشکیل آن پاسخ گفتن به شبهات دینی و پاسخ به پرسشهای اعتقادی و از نظر ساواک پهلوی، بهانهای برای فعالیت سیاسی و ضد رژیم بود، و از حمایتهای غیرمستقیم معنوی و مادی مراجع و فقها و علمای بزرگ برخوردار بود.
تا اینکه در سال 1351 ساواک شرکت و سخنرانی هاشمینژاد را ممنوع اعلام کرد. اما او همچنان با نوشتن کتاب و مقاله و نیز ایراد خطابه علیه رژیم پهلوی، به افشاگری و انتقاد و روشنگری ادامه میداد.از سال 1347 شهید هاشمینژاد و آیتالله خامنهای و آیتالله واعظ طبسی که دوستی قدیمی داشتند، مثلث مبارزه در مشهد را تشکیل دادند و دوشادوش هم علیه رژیم حاکم پهلوی تا پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران به مبارزاتشان ادامه دادند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اصرار بر ادامه فعالیتهای فرهنگی و روشنگرانه خود داشت. از این جهت هیچ پستی را قبول نکرد و با حضور در شورای انقلاب، نمایندگی مجلس خبرگان رهبری و دبیری حزب جمهوری اسلامی، در کنار روشنگریهای مردمی علیه مخالفان نظام مانند انجمن حجتیه، مرتجعین و متحجرین، حزب خلق مسلمان، مجاهدین خلق (منافقین) و نفاق حاکم بر بعضی مکانهای دولتی وضدانقلاب و راحتطلبان به مبارزهای سخت پرداخت.
شهید هاشمینژاد از شخصیتهای برجسته نظام بود که پس از اعلام فاز مسلحانه منافقین در 30 خرداد سال 60 مورد خشم و کینه منافقین واقع گشت
بنابراین همواره مورد تهدید دشمنان انقلاب بود و بارها برای از میان برداشتنش اقدام کردند.شهید هاشمینژاد از شخصیتهای برجسته نظام بود که پس از اعلام فاز مسلحانه منافقین در 30 خرداد سال 60 مورد خشم و کینه منافقین واقع گشت. در واقع ریشه دشمنی و کینه منافقین از ایشان به سالهای قبل از پیروزی انقلاب و در دوران زندان برمیگشت.
در سال 1355 در زندان، با تفکرات انحرافی گروهکهایی چون مجاهدین خلق آشنا شد و مبارزهاش را با آنان آغاز کرد. ضمن اینکه آنها نیز بهخوبی از تفکرات هاشمینژاد اطلاع یافتند. بنابراین به دشمنان درجه یک او تبدیل شدند. بنا به گفته مقام معظم رهبری، «وقتی وی (شهید هاشمینژاد) از زندان بیرون آمد، انحرافات این گروهها را بهخوبی میدانست.»
در پی ترورهای بزرگان و شخصیتهای اثرگذار انقلاب در سال 1360، در روز هفتم مهرماه (7/7/1360) همزمان با سالروز شهادت حضرت جوادالائمه(ع)، سید عبدالکریم ساعت 7 صبح در مکان حزب جمهوری اسلامی با عملیات انتحاری یکی از اعضای این سازمان به شهادت رسید و با بدنی پارهپاره و دستهای قطع شده به خیل شهدا پیوست.
پیکر پاکش در «دارالزهد» حرم مطهر حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام به خاک سپرده شد و سه روز عزای عمومی در کشور اعلام گردید.امام خمینی قدس سره در سخنرانیای که به مناسبت شهادت ایشان همان روز ایراد کردند فرمودند: «شهید هاشمینژاد که من از نزدیک با او آشنا بودم و خصال و تعهد آن شهید را لمس کرده بودم، مراتب فضل و مجاهدت آن بر اشخاصی که او را میشناسند پوشیده نیست.»یادش گرامی و راهش پررهرو باد.